از دانشگاه

درس Assessment  of environmental effect دو تا مدرس داره ،یک خانوم دکتر و یک آقای مهندس. 

استفانی  و  نایجل.

استفانی یک خانوم تپل بامزه است که وسط درس دادن هی می خنده. 

استفانی باید همسن های مامانم باشه ،

نایجل هم یک آقای مهندس مسن و خوش پوشه با بوی عطر و کاپ قهوه به دست 

استفانی  گمونم این دو روز سر صبحی فحشی به جماعت دانشجو داده و بارونی را روی بلوز خانه کشیده و آمده سر کلاس 

روی بلوزش یک عکس شازده کوچولو داره و یک عدد گوزن که من هی حواسم پرتشان می شود

مثل آن روز سر آن یکی کلاس  که وقتی سعی می کردم حواسم را از موهای فر بسته شده در بالای سر استاد( آقای دکتر ) پرت کنم ،چشمانم روی جورابهایش لغزید ،

جورابی سیاه پر از هندوانه های کوچک قرمز...




این نوشته قرار بود به تحلیل هایی برسد ولی ساعت می گوید تحلیل بی تحلیل!!

 سر درس و مشقت برگرد که این اساتید رویکردشان به Assignment های شما ، هیچ شباهتی به شیرینی هندوانه های جورابشان و گوزن روی بلوزشان ندارد 



نظرات 2 + ارسال نظر
یه دوست دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت 18:04

چرا اینجا سری نمیزنی تو آخه

یه دوست شنبه 2 آذر 1398 ساعت 05:38

سلام عزیز دل
خوبی؟
از شنبه گذشته که اینترنت قطع شده، نگران نگران بودن تو هستم. هر چند به احتمال زیاد در جریان قطعی اینترنت بودی.
چند بار سعی کردم با پیامک معمولی یه پیامی بفرستم و بگم که اوضاع خوبه و نگران نباشی ولی موفق نشدم. پیامک خارجی ارسال نمی شد.
یه پیام هم با ایمیل شرکت فرستادم که روز بعد پیغام داد که امکان ارسال ایمیل به سرور جی میل وجود ندارد. تنها راه همین جا بود که اونم چندبار چک کردم باز نمی شد. الان هم با نومیدی امدم بالاخره باز شد.

به هر اینجا اوضاع آرام شده و مشکلی نیست. فقط نگرانیم از بی خبری در باره تو بود که امیدوارم این پیام رو زود ببینی و جواب بدی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد