دیگه فکر میکردم کارها روی روال افتاده و بعد از درس خواندن اجباری طور، رفته ام سر کاری تقریبا مرتبط و حالا باید کمی دندان به جگر بگذارم تا این چند ماه اول هم بگذرد و بعد با آرامش مشغول لذت بردن از ززحمات تمام این سالها بشوم
ولی خوب اینطور نشد
این روزها دوباره درگیر اینم که حالا چه کنم؟
فلج ذهنی و روحی شده ام دوباره
دلتنگم برای همه چیز و بیشتر از همه برای آن خودم که دوستش داشتم و سالهاست  انگارکه گمش کرده ام 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد