اشاره ای مختصر...

هفته گذشته تجربه جدید و نابی داشتم 

حضور در جلسات دادگاه کشوری که سه سال و نیم بیشتر نیست در آن زندگی می کنم ، حضور به عنوان عضو هیئت ژوری. 

خوشبختانه اسمم در روز قرعه کشی جزو حدود سی نفری بود که از بین بقیه افرادِ دعوت شده انتخاب شد.خوشبختانه از این جهت که واقعا علاقه مند بودم  همچین موردی را تجربه کنم .و باز هم خوشبختانه اسمم جزء دوازده نفری بود که نهایی شد.

کل جلسات دادگاه چهار روز طول کشید که سه روز اول به شنیدن شکایت شاکی ،اظهارات شهود و دفاعیات متهم و سوال و جوابهای دادستان و وکیل مدافع گذشت و روز آخر به بحث و بررسی  هر آنچه که شنیده بودیم و نهایتا دادن حکم.

در روز چهارم اجازه خروج از اتاق مربوط به هیئت ژوری را نداشتیم و موبایلها و لپ تاپها ....گرفته شد و  شماره تماسی هم دادیم تا در صورت گذشتن از ساعت پنج با آن شماره تماس گرفته بشود و ادامه حضور ما در دادگاه اعلام.

شاکی و متهم این پرونده هر دو طرف هندی بودند .

 مورد اتهام، تعرض مرد جوانی به دختر بچه ای نه ساله بود. 

تعرضی که به گفته مادر، تماسی عمدی بوده با قسمتی از بدن دختر بچه و از زیر لباس و به گفته متهم تماسی بسیار کوتاه و تصادفی از روی لباس .

در زمان این اتفاق مادر سر کار بوده و بچه ها از متهم که از مدتی قبل با خانواده دوست بوده می خواهند که با هم فیلم ببینند ، متهم و دختربچه و برادرش روی زمین و روی تشکی مینشینند و پتویی روی خودشان میکشند و فیلم نگاه می کنند... 

در حین نگاه کردن فیلم بوده که این اتفاق می افتد و همان طور که نوشتم به گفته شاکی عمد بوده و به گفته متهم یک تماس تصادفی موقعی که می خواسته دست دختر بچه را که از دیدن فیلم ترسیده بوده بگیرد .....

چیزی که قضیه را پیچیده می کردیکی این بود که تنها شهود واقعی ماجرا دو تا بچه نه و هفت ساله بودند که درک درستی از مسائل نداشتند و صحبتهای پارسالشان (یک ماه بعد از ماجرا ) و  همین طور صحبتهایی که در دادگاه کردند ( البته بچه ها را داخل اتاق نیاوردند و سوال و جواب با ویدئو کنفرانس انجام شد ) پر از ضد و نقیض بود ....

مورد دیگر قضیه فرهنگی بود که برای من کاملا قابل درک بود و برای بقیه افراد باعث تعجب. این که دختر بچه به خصوص در جلسه اول که فیلمش را دیدیم به هیچ عنوان راضی نمیشد اسم عضوی را که لمس شده بیاورد و برای دادگاه بسیار مهم بود که منظور از قسمتهای خصوصی بدن دقیقا کجاست و لمس دقیقا به چه صورت بوده. ولی هم مادر و مسلما هم بچه به هیچ عنوان راحت نبودند برای توضیح دادن این قضیه. 

نحوه برخورد این طرفِ قضیه که خوب برای من آشنا و قابل درک بود ولی از طرف دیگر  برخورد و نحوه بحث و گفتگوی بقیه در مورد این مساله هم بسیار جالب بود، وقتی که به علت لزوم آشکار شدن کیفیت  اتهام لازم بود که به جزئیات زیادی پرداخته بشودو همه چه خانومها، چه عناصر ذکور طوری در مورد این جزئیات صحبت و برخورد می کردند که ما می توانیم در مورد مثلا شصت پای شخصی ، تازه آن هم مذکر، حرف بزنیم و این همه عادی باشیم ( و این همه قضایای جنسی را با هررررر چیزی قاطی نکنیم  ....)

در آن اتاق و بین بقیه افراد من هم بسیار راحت بودم در شنیدن آن همه جزئیات و آن حجم استفاده از کلماتِ ... ولی همان طور که برای یکی از خانومهای نیوزیلندی گروه و برای بر طرف شدن تعجبش  توضیح دادم که  ببین من اگر از این اتاق خارج بشوم و بخواهم این ماجرا را برای جمعی ایرانی که افراد غیر همجنس هم در آن هستند تعریف کنم مسلما به تعریفی سربسته بسنده می کنم چون هم برای دیگران تعریف شده نیست هم برای من عادی و راحت در باره این جور مسائل صحبت کردن ،این جا هم از ادامه ماجرا می گذرم 

فقط اینکه موارد اتهام دو مورد بود که تفاوت فقط در نحوه تماس ... بود که در یکی از آنها متهم بی گناه شناخته شد و در یکی گناهکار

تا اینجای کار وظیفه ما تمام شد.

 برای مطلع شدن از حکم هم باید در خواست ارائه میدادیم که من امروز ایمیلش را فرستادم ....  



نظرات 1 + ارسال نظر
یه دوست سه‌شنبه 9 مرداد 1397 ساعت 19:25

بسیار جالب بود. از حکم صادره هم مطلعمان کنید.

حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد