حالا چشم هم خوردیم خوردیم

وسایلم که اومدن ، بعد تموم شدن همه مراحل اونجایی که داشتیم می رفتیم هزینه Bio-security رو بپردازیم تا افسر مربوطه وسایلمون رو به اصطلاح ریلیز کنه ، موبایل همسر زنگ خورد که آیا شما تو بسته هاتون دونه ای چیزی دارید؟؟ و من با اطمینان گفتم بهشون بگید خیررررنداریم که اون افسر زیبارو ( بعدا که دیدیمش فهمیدم این نکته رو ) گفت  ولی من یه چیزی پیدا کردم  دونه مانند و نمیدونم چی هست بیایید انبار و بینید این چیه ؟! ما هم شتابان در حال رفتن نزد افسر مربوطه بودیم  که ببینیم  این بستۀ مشکوک که از وجودش بی خبرم چیست که نرسیده به در انبار دیدیم که خود افسر محترمه اسفند به دست !! اومد سمت ما 

خلاصه افسر در حال ابراز تعجب از اینکه من نفهمیدم  این چیه و کلمه انگلیسی نوشته شده هم کمکی بهم نکرد ( دوستانِ تولیدکننده زحمت کشیده بودن روی بسته بندی به عنوان معادل انگلیسی اسفند نوشته بودند Spand  ) و همسر در تلاش برای اینکه توضیح بده اسفند چیه و چه استفاده ای داره  من خیال هردوشون رو راحت کردم و گفتم  Just throw it out

بعد اون خانوم گفت  باشه پس میندازمش دور ولی اگر بخواید می تونم براتون بفرستم آزمایش که گفتم نه قربونتون برم حالا چشم هم خوردیم خوردیم !!! بهتر از اینه که یه عالم دلار بدیم برا تست اسفندی که نمیدونم هزارتومن خریدمش یا دوهزار تومن  


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد