یه سوشی بار بود رو به روی ایستگاه اتوبوسی که هر روز بعد کار پیاده میشدم ،یه جورایی به سوشی هاش معتاد شده بودم
سوشی های خوشمزه و اخلاق خوب صاحبش اونجارو کرده بود برام یه پاتوق برای شستنِ خستگیِ بعد از کار
یه جورایی مشتری دائم شده بودم تا اینکه ماشین خریدیم و دیگه من گذرم به اون ایستگاه نیفتاد
جمعۀ پیش بین دو تا قرار، نزدیکهای اونجا بودم و خیلی هم گرسنه
چون ساعت بی ربطی بود برای ناهار خوردن مفصل، تصمیم گرفتم یه سر برم به این پاتوق قدیمی
این آقای مهربون با دیدنم کلی ذوق کرد و از اونجایی که تقریبا بلد نیست انگلیسی حرف بزنه تنها چیزی که تونست به لبخند و برخورد خوبش اضافه کنه این بود که
It is old time !!
بهش گفتم آخه ما از این محل رفتیم و چنین و چنان
لبخند زد و نگاهم کرد و گفت you are changing
منظورش از این جمله رو دیگه نفهمیدم که یعنی متوجه شد ما جا به جا شدیم و داره به اون اشاره میکنه یا اینکه فهمیده من موهامو کوتاه کردم و داره میگه قیافت عوض شده
مدل موی جدید مبارک
جدید کوتاه نکردم ،یک ماه پیش
در هر صورت مرسی