می گفت تو کلاس ورزششون یه برو بیایی بوده برای گرفتن تولد سورپرایزیِ یکی از اعضا .
به همه تو هر کلاسی میسپردن که فلان ساعت بیاید فلان جا که تولد بابه.
باب رو به اسم نمیشناخته و دید نداشته تولد کی می تونه باشه.
سر زمان مقرر میرن به جشن تولد ، پسر باب براش تولد سورپرایزی گرفته بوده تو باشگاهی که پدرش ورزش می کنه.
باب اون روز 96 ساله شده بوده