خود خوانی

عصری از حموم که اومدم دستم رفت سمت گوشی و آدرس اینجا رو زد که بیام ببینم چه حال و چه خبر؟!

 بعد نمیدونم چرا رفتم روی لینک  اولین نوشته ام و بعد همینطور خوندم و خوندم... 

نوشته های گذشته چند ساعتی در گیرم کرد ،بعضی هاشون برام جدید بودن انگاری ،بعضیا برام جالب بودن به خاطر نوع برداشتم و یا برخوردم با اتفاقات اینجا

اتفاقات از سر گذشته مرور شد   

همه نوشته هارو نخوندم البته ،شاید بخونمشون تو این چند روز ،مرور حس و حال این دو سه سال گذشته بد هم نیست .

با خوندن نوشته هام به این نتیجه رسیدم  که کم حرف تر و درون گراتر شدم ، قبلا  بیشتر حرف میزدم انگار،  گرچه این حرف زدن خودم با خودم بوده ولی همون کشیدن  حرف ها ،در دردلها از ته ذهن و دل به روی کاغذ هم  بیشتر بوده قبلها

بی خیالی و بی تفاوتی پیدا کردم به خیلی چیزها و حساس و زودرنج شدم به یک سری چیزها 

خوشحالم که نوشته ام روزهام رو ،کاشکی حتی بیشتر می نوشتم کاشکی حتی گاهی بی مراعات می نوشتم 

ولی خوبه که نوشتم 


نظرات 3 + ارسال نظر
یه دوست شنبه 1 مهر 1396 ساعت 05:10

بله همه را خوندم

قبول می کنیم ،بی رد و بی نشونی شما اخه

یه دوست چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 17:42

من هم کم کاری و کم حرفیتونو تایید می کنم.

این همه تو این چند روز نوشتم خوندی شما آیا ؟؟

beny20 سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 23:14 http://beny20.blogsky.com

قسمت آخر این پست رو‌ خوب گفتی ،
من به شخصه خودم اینجوری ام ،
چون دلم می خواد سال ها بعد اگه نوشته هامو‌ ،
خواستم بخونم تمام خوب و بد هاش رو راحت حس کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد