بی عنوان

دو سال و نیمه که ساعت خواب و بیداریم دست خودم نیست 

دو سال و نیمه که تقریبا هر شب ، اول شب ، وسط شب یا دم صبح با یه صدای بی موقع با طپش قلب شدید از خواب پریدم 

دو سال و نیمه که هیچ ظهری نشده که بخوام استراحت کنم و باز با همون صدای بی موقع از خواب نپریده باشم 

دو سال و نیمه که به اجبار نواهایی رو تحمل کردم که کوچکترین علاقه ای بهشون ندارم 

جماعت ایرانی چرا علاقه دارن به فعالیتهای بی وقت !!! دیر خوابیدن ، دیر مهمونی رفتن ، دیر از مهمونی برگشتن

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد