خیلی چسبید ....

بعضی آدمها هستن که ذاتن باحالن ، مهربونن ،مهم نیست مالِ کجان .البته نه  به نظرم اتفاقا مهمه

موقعیت جغرافیایی تاثیر میذاره روی خلق و خوی آدمها .هم موقعیت جغرافیایی هم عرف و شرعی که به واسطه اون موقعیت جغرافیایی باهاش در گیرن .

حالا هر کی و هر جا ، اون آدمهایی که مال گوشه هایی از دنیا هستن که خونشون گرمه بعضی وقتها کارهاشون عجیییب می چسبه به آدم 

امروزصبح رفتم ه .. رو رسوندم  سر کار و یه کم ( یه کم یعنی دو ساعت :)  ) برا خودم اون دور و اطراف گشتم و برگشتم خونه ، ناهارم رو خورده بودم و داشتم فکر می کردم که شروع کنم خونه رو از وضعیت بازار شام در بیارم که ا.. گفت فلانی ! یکی دم در کارت داره !!!

رفتم دم در و دیدم جیمه ، همکار و دوست تونگاییم که سه چهار ماهی میشه کارش رو عوض کرده 

گفت که برای ناهارها میاد خونه ، گفت امروز اومدم از خیابونتون رد شدم و دیدم که ماشینت هست و گفتم که خوبه هستی و می تونم ببینمت . دعوتش کردم و اومد تو و بیشتر از یک ساعت باهم حرف زدیم و خندیدیم از کار جدیدش برام گفت از همکارهای مشترک قبلی و دوست دخترش و ....

این که تو یه کشوری باشی که هنوز درگیر کار و زندگی جدی نشدی و با آدمهای زیادی در ارتباط جدی تر از یه ارتباط کاری و سطحی نیستی ، وقتی یکی اینطوری بی خبر میاد که حالت رو بپرسه و یادت میندازه که به فکر و یادته خیلی می چسبه خیلی ،بیش از اندازه .....   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد