بی حوصلگی این روزها

خدایا نذار این بی حوصلگی دورم کنه از عزیزانم 

نذار که دلشون برنجه ازم 

چرا حتی نمی تونم نیم ساعت اون طور که می دونم دلشون می خواد باهاشون حرف بزنم

چرا این بی حوصلگی که می دونم ته دلشون رو، ته دلش رو ، می رنجونه از تو صدام ،از تو حرفهام نمیره !!!! 

شاید نا خودآگاه  از بی خبریی  که  از وضعیتم دارن (که خواست خودم هم بوده) لجم رو در میاره و همین باعث میشه که این همه سرد و تلخ باشم ، اینقدری که همه تلاشم هم نتونه یه رد شاد بندازه تو صدام...

چرا این همه از دعای خیر شنیدن بدم میاد؟ چرا این قدر به نظرم مسخره است!!! این ان شالله گفتن ها چقدر حالم رو بد می کنه.....

نظرات 1 + ارسال نظر
مینا سه‌شنبه 11 آبان 1395 ساعت 19:11

همه مون یه جوری با سیلی صورتمون رو سرخ میکنیم و شاید کمتر کسی حداقل تو ایران اینطور نباشه . دلتنگیها رو تحمل میکنیم و با انشااله گفتن که البته عادت هم شده خودمون رو امیدوار میکنیم .
لطفا بفکر خودت باش و نگران دیگران کمتر باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد