مگه میشه ؟

شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم 

مارا به سخت جانیِ خود این گمان نبود...

فردا شش ماه میشه که دارم میرم سرِ این کار....

خودم هم نمی دونم چطور تونستم دوام بیارم ! تمرکز رو جنبه های مثبتش اصلا زورِ غلبه به تلخیِ جنبه های تلخش رو نداره

قدرت روحی خودم و قدرت اجبار شاید کلید دوام آوردنه ....

امروز داشتم سررسید پارسال رو ورق می زدم ،دنبال یه یادداشت بودم .چشمم افتاد به لیستی که از ماه ها نوشته بودم تا بعد تموم شدنشون روشون خط بکشم .روزهارو میشمردم برای اسفند ماه که برم ایران بعد از چند ماه خط زدن یادم رفت وجودِ این لیست  .اسفند پارسال که هیچ، به اسفند امسال هم امیدی ندارم 

اسفند سالِ بعد ؟؟؟ 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد