بعضی وقتها که دیگه مشکلات و فکر و خیال سرریز می کنن و فکر می کنی خلاصی نداری از این همه فشار ،فقط یه گوش شنوا می تونه حالت رو خیلی بهتر کنه.
دو ساعت یک ریز برای خواهرم حرف زدم و چه خوب کرد و فقط گوش داد ، فقط گوش داد و تاییدم کرد. الان بهترم خیلی بهتر. گرچه بعد از تمام کردن صحبتهام یادم افتاد خیلی چیزهارو یادم رفت که بگم ولی بازم آروم شدم تا حد خوبی.
فقط موندم الان حال اون چطوریه !! فکر کنم یه لیوان دستشه داره معجونی از عرق بیدمشک و بهار نارنج و هر چی آرامش بخشه برای خودش درست می کنه :(
فعلا اون داره نقش خواهر بزرگ رو بازی می کنه
یه خواهر و دوست خوب برای همین وقتهاست دیگه
دستش درد نکنه