یک سری از هم جنسان محترم هستن که اصولا تو قرار و قانونشون نیست هیچ حرفی رو ساده و رو راست و بی پیچیدگی بزنن. یعنی از انواع صنایع ادبی استفاده می کنن برای گفتن یک حرف.
انگاری بهش هم می گن سیاست داشتن !
حالا خود این رفتار و عادت به اندازه کافی چندش و رو مخ هست ولی مشکل وقتی بیشتر میشه که فکر کنن تو هم از همون قماشی و شروع کنن به decode !!! کردن حرفهای تو به خیال خودشون.
مثلا یه چیزی می گی واضح ،روشن ،آشکار بعد می بینی طرف انگار دزد گرفته کلی علامت سوال و تعجب میشه در برابر حرف تو و شروع می کنه بازپرسی ، اون هم از نوع زیرپوستی !!! اول تعجب می کنی ،بعد میبینی که نه چون از دید اون تو هم الان حرفت رو تو شش تا لایه پیچوندی ، داره سعی می کنه حرف و منظورت رو رمز گشایی کنه و بزنه تو پَرِت که فکر کردی !! من زرنگ تر از این حرفهام که بخوای با طعنه با من حرف بزنی.
بابا به پیر به پیغمبر پشت جملات من هیچ مفهوم دومی پنهان نیست . خوشبختانه ( البته شاید هم گاهی متاسفانه ) من از این استعداد زنانه بی بهره ام ، صفرِ صفر ....
آخ گفتی
آفرین به تو که کاملا میدونم از این کارا بلد نیستی و متاسفم که اونجا هم از این گونه آدمها که یاد و خاطره ی وطن رو زنده مکنن هستن
حتی اگر به قطب هم بروید مردمانی ار پارس برای حرص دادن شما از قبل اونجا آماده هستند