همین طوری از اینجا 4

اینجا خیلی پیش میاد که ازم می پرسن کجایی هستی یا این مدلی که این لهجه مال کجاس ؟ یا اینکه این لهجه روسیه ، نه ؟ !!!! یا حتی اینکه چه لهجه قشنگی داری !!

و بعد جواب اینکه مال کجام معمولا به یه مکالمه کوتاه ختم میشه که همیشه یه حس فوق العاده خوب به جا می ذاره.

بعضی ها ایران رو نمیشناسن به بعضی هاشون وقتی می گی شاید به پرشیا می شناسی کشور من رو متوجه می شن ایران کجاس. بعضی ها هم ایران رو با تلفظ آیران می شناسن ،  از کجا در آوردن این تلفظ رو نمی دونم !

بعد می پرسن از خانواده ات کسی هست اینجا یا نه و  می گن که چقدر شجاعی که همچین کاری رو کردی و عجب تغییری دادی تو زندگیت. بعد از بچه می پرسن و وقتی می گم بچه ندارم می گن چه بهتر، قشنگ بذار جا که افتادی بعد بچه دار شو !!!

بعضی ها هم دوست ایرانی یا فامیل ایرانی دارن و خیلی خوشحال کننده است این همه حس مثبتی که تو تجربه هاشون تو برخورد با ایرانیها داشتن. یادمه یه بار به یه خانومی که گفتم ایرانی هستم گفت من خیلی دوست داشتم می تونستم فارسی حرف بزنم گفتم زبون ما رو می شناسی ؟ گفت آره همسر یکی از فامیلها یه خانوم ایرانیه و بعد شروع کرد کلی از خوب بودن اون فامیل ایرانی گفتن.

دیروز هم یه خانومی ازم پرسید اهل کجایی  وقتی گفتم ایران کلی ذوق کرد و گفت من ایران رفتم چقدر کشور قشنگیه ....  سال 2011 با یک گروه نیوزیلندی اومده بودن ( رفته بودن ! ) ایران ،سفرشون رو از شیراز شروع کرده بودن و اصفهان و یزد رو هم گشته بودن ،دو هفته ایران بودن و بهشون حسابی خوش گذشته بوده .

می گفت چند نفر تو گروهمون می خوان باز برنامه بذارن و برن چون خیلی خوب بود سفرمون می گفت  ایرانیها  خیلی مهربون بودن با یه لبخند بزرگ روی لب مثل تو که همون طوری لبخند داری ....

دیروز یه آدم کنجکاو دیگه هم داشتم ، یه برادرِ خوشتیپ کیوی که دیدم یه جوری با کنجکاوی داره نگاهم می کنه و بالاخره وقتی داشت می رفت برگشت و گفت راستی اهل کجایی ؟ گفتم  بهش که اهل کجام 

گفت یه دقه صبر کن و شروع کرد به فکر کردن و بالاخره گفت  هوبی ؟ چی طوری ؟

منم گفتم وااای چقدر لغت فارسی بلدی تو !!! خیلی خوشحال شدم که دیدمت . اونم با کلی ذوق گفت منم همین طور و خوشحال و خندون رفت !!

     




نظرات 1 + ارسال نظر
سارا.... یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 23:41 http://myhappyframes.blogsky.com/

سلام...
نوشته ات در من هم حس خوبی ایجاد کرد...

راستش خیلی دوست دارم زندگی در یک کشور دیگه رو تجربه کنم ..... وقتی بیشتر بهش فکر میکنم ... میبینم که این خواسته ام فقط در جهت ... داشتن تنوع و هیجان در زندگیه ... وگرنه هیچ کجا نیست که فکر کنم برای زندگی ... بهتر از جایی هست که توش بزرگ شدم ......
نه اینکه اینجا بهترین مکان دنیاست ها ...نع ........ برای من احتمالا راحتترین جای دنیاست ....
تغییر میتونه سخت باشه .. و میتونه توی ذوقت بزنه ... میتونه واقعیت هایی مغایر با تصوراتت رو برات به ارمغان بیاره .. که خب این خیلی هم دلپذیر نیست ...
اما با همه ی این حرفا ...بازم دوست دارم برم به یه سرزمین ناشناخته ... و مدتی زندگی کنم ...... حتی به عنوان توریست ... خیلی دوست دارم دنیا را بگردم و ... این یکی از دوتا ارزوی بزرگیه که دارم ....... همین دوتا ارزو و دیگه هیچ!

خوشحالم که نوشته ام به کسی در جایی حس خوبی داده
مهاجرت یکی از سخت ترررین کارهای دنیاس البته این سختی برای همه یکسان و یک اندازه نیست ولی به هر حال آسون نمیشه هیچ وقت.
وقتی کسی با جایی که داره زندگی می کنه راحته دلیلی به مهاجرت نیست به نظر من چون تحمل این همه تغییر و بالا پایین بدون دلیل محکم غیر ممکنه .
ولی تجربه کردن زندگی تو جای جدید هم آره حس فوق العاده ایه ،گرچه همین که اسمت باشه مهاجر یا توریست دید و برداشتت و همه چی فرق میکنه از جایی که می ری .
اگر دوست داری تجربه کردن رو و مشکلی هم نداری با جایی که داری زندگی می کنی قشنگ برنامه های سفر بریز منتها سفری که به هتل رفتن و تور و اینها ختم نشه فقط .یه جوری باشه که بری تو دل جامعه و مردم و شیرینی این تفاوتهارو حس کنی ...
امیدوارم به آرزوهای قشنگت برسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد