اندر حکایتهای مشتری مداری 2

-می گه این بسته های بیست تایی باطریهای پاناسونیک قیمتش چنده؟ 

-جواب میده این قدر دلار

-می گه این که قیمت پشتشه ، شما زدید نصف قیمت 

-برمی گرده و میبینه که ای دل غافل از حراجِ تموم شده ،یکی از تابلوهای قیمتهای حراج از دستشون در رفته و مونده رو دیوار، بغل باطریها .میگه این مال روزای حراج بود که دیروز تموم شد.

-میگه خوب چرا شما تابلوهاتون رو درست درمون جمع نمی کنید که مشتریهارو گیج نکنه ،الان میشه (خدارو شکر این یکی اقلا می پرسه ) با همون نصف قیمت بخرم یا برم جای دیگه خرید کنم؟ که قبل گرفتن جواب از فروشنده دوستش جوابش رو می ده که چرا نمیشه اینا همیشه با تابلوهاشون آدم رو گیج می کنن و ......

فروشنده هم به طور موازی می گه چرا نمیشه ؟؟؟ و سوپروایزر رو صدا می کنه برای تغییر قیمت و اون کاغذ باقی مونده رو هم از رو دیوار میکنه .... 

  

نظرات 2 + ارسال نظر
یه دوست چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 19:22

این نوشته هاتون منو یاد مشتری مداری تو ایران انداخت. چهارسال پیش رفتم ماشینی رو که ثبت نام کرده بودم از ایران خودرو تحویل بگیرم. یه چک لیستی دادن دستم که چک و امضا کنم که ماشینو صحیح و سالم تحویل گرفتم.
ماشینو چک کردم و از پارکینگ اومدم بیرون. زیر پام جلوی صندلی راننده کلی سیم و آت آشغال ریخته بود. ماشینو بیرون، جلوی پارکینگ ایران خودرو زدم کنار و خم شدم آشغالارو بردارم. دیدم بالای پدالهای کلاج و ترمزو ... خالیه و نمدی که باید نصب باشه نیست. رفتم موضوع رو به مسئول تحویل خودرو گفتم.
گلوشو صاف کرد و گفت: متأسفم. باید قبل از اینکه از پارکینگ بیایید بیرون گزارش می کردی. چون از در پارکینک رفتی بیرون نمایندگی هیچ مسئولیتی نداره. جالبه که اون موقع 600 هزار تومن هم هزینه اجباری کارت طلایی از من گرفته بودند.

ندا سه‌شنبه 8 تیر 1395 ساعت 23:14

سلام
امروز اسم عجیب وغریب محله ای که توش هستیم رو به فارسی گوگل کردم. خیلی حرفات خوب بود.
ما تازه اومدیم.

سلام
خوش اومدین به نیوزیلند
اینجا کلی اسم عجیب غریب هست
امیدوارم روز و روزگار خوبی پیش رو داشته باشین و همه چی عالی پیش بره براتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد