36


انگاری آدم در شرایط سخت هم باید شاکر باشه که بدتر از اون سرش نیاد 

هی از لهجه بد کیوی ها به خصوص  افراد مسن تو فروشگاه که باهاشون کار می کنم ایراد  گرفتم * ،که خداوند از چند هفته پیش شخصیتی را از استرالیا بر سر ما نازل کرد که قدر عافیت را بدانیم 

لهجه خرااااب ،کارکتر هم از این مدل مشتی های خودمون و بنابراین مدل حرف زدن هم لات طوری !!  من هر بار که جا خالی هایی که می دم بی اثر می مونه و پرش به پرم می گیره فقط اون یه کلمه لاو آخرجمله هاش ( اینطوری خطابم می کنه !!!) رو می فهمم.

البته باعث بسی افتخاره که بار اولی که خبط کردم و با ایشون رفتم برای نوشیدن چای وقتی ازم پرسید چند وقته اینجایی و گفتم یک سال گفت اوه فقط یک سال اینجایی و انگلیسیت این قدر خوبه 


*علاوه بر اینکه من بعضی وقتها ( آخ جون الان شده بعضی وقتها ،البته بعضی وقتهایی که هنوز زیاد پیش میاد !!!!)   حرف این جماعت رو نمی فهمم ، دو  نفری هم تو  این فروشگاه هستن که اونام حرف من رو نمی فهمن و من هر چی می گم اونا می گن عی ؟ **  از اون جایی هم که با اونها بیشتر از بقیه حرف می زنم  این مورد جدید داشت می رفت در جهت کاهش اعتماد به نفس در زمینه حرف زدن که خوشبختانه بالاخره توجهم به سنشون جلب شدو یادم افتاد تو گوش یکیشون هم سمعک دیدم !!


**واقعا این کلمه رو  باید با عین بنویسم چون غلیظ تر از یه اِی معمولیه !! این کلمه که Eh  نوشته می شود ، اِی (عی ) خونده میشه و به معنی همون هان ؟ خودمونه و میشه در حالتهای غیر رسمی استفادش کرد بنابراین اگه چیزی رو نفهمن یا نشنون می گن عی ؟ البته کاربرد دیگرش هم در آخر جملاته برای گرفتن تاکید مثلا ما می گیم این پیراهن( یا هر چیه) قشنگیه ،نه ؟ اینجا می گن  ? It's gorgeous , eh 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد