بالاخره در بیست و پنجم ماه اکتبر سنۀ دو هزار و پانزده میلادی و در آستانه نه ماهه شدن ورودمان به این سرزمین، امروز این خورشت جادویی وطنی یعنی همان قرمه سبزی پخته و خورده شد .
آن هم به همت شرکت و کارخانه معظم کامچین که لطف کرده و همه چی را پخته و آماده کرده و فقط گوشت خورش را خودمان زحمت کشیدیم و پختیم و اضافه کردیم و نوش جان نمودیم! نتیجه هم در حد و اندازه های قرمه سبزی های خودمان که نبود البته ، ولی با وجود این بسیار مطلوب و لذیذ بود و بعد از این همه مدت حسابی چسبید .
خلاصه واقعه خوردن این غذای آیکونیک ایرانی در جزیره ای در اقیانوس آرام اتفاقی نبود که از کنار آن راحت بگذرم و روز خوردن آن را در نوشته هایم حک نکنم !!!!
این مدت خیلی خیلی بیشتر بنظرم اومد ولی خوشحالم که طعم خوش غذاهای خاطره انگیز رو باز تجربه کردی
ولی جالبه با همه سختی ها ی زیاد و دلتنگی ها برای من زود گذشته خوشبختانه باورم نمیشه نه ماهه این جاییم،می خواست دیر هم بگذره که دیگه هیچییییییی
نوش جان.
من هم دیروز قورمه سبزی خوردم البته از نوع نذریش
نوش جان
اینی که من خوردم هم مزه قرمه سبزیهای نذری میداد :)