ذوق امدن پاییز ،ذوق زود تاریک شدن هوا ،ذوق نزدیک شدن به هوای خنک ،ذوق غروبهای سرد و رمز آلود ،ذوق باران های پاییزی ،ذوق بیرو ن آوردن لباسهای گرمتر از بالای کمدها...
اگر ایران بودم این ها میشدند حسهای من در این روزهای پایانی تابستان ،مثل تمام سالهای گذشته
الان در نیمکره جنوبی روزشماری می کنم برای آفتابِ بیشتر و هوای گرم تر
انگار بر تن هر کجایی از دنیا یک فصل بیشتر از بقیه فصلها می نشیند
من پاییز را بر تن ایران بیشتر از هر فصلی می پسندیدم
این جا اما فکر کنم تابستان بیشتر از هر فصل دیگری بر تنش بنشیند ...
در آن بیرون خبری نیست.
همه چیز در درون ما اتفاق می افتد.
درون ما هم از بیرون کلی اثر می گیره این رو نمیشه انکار کرد فقط باید انقدر قوی بشویم (که اصلا هم کار راحتی هم نیست ) تا این اثرها رو مدیریت کنیم
عاشق مهرم.