به استقبال 96

-دم دمای سال تحویل 96 را چگونه گذراندید ؟

_نشستم یه تغار چیبس سرکه نمکی خوردم بلکم روح و روانم آروم بگیره 


اینجا 1

میز مدیر طوریه که اصلا به در اشراف نداره ، یعنی اصلا یه پیچ گونه ای هست بین در ورودی و میز مدیر. 

با این حال هر وقت می رم اتاقش و در می زنم از پشت میزش می گه فلانی بیا تو ...

بس که اینجا هیچ کسِ دیگه قبل ورود به اتاق مدیر در نمی زنه 

کله رو میندازن پایین و الهی به امید تو ، میرن تو 

در آستانه سال نو

فردا سال تحویله 

فردا سال نود و پنج تموم میشه 

سال نود و پنج رو دوست نداشتم 

فکر کنم سال نود و چهار رو هم که اصلا دوست نداشتم 

الان اما این صفحه رو باز نکردم که بگم کدوم سال رو دوست داشتم و کدوم رو نه .

الان فقط اومدم بنویسم که دلم گرفته ،زیاد هم گرفته .

این دور بودن از حال و هوای عید و همه تکاپوهای دوست داشتنیش ، یکهو و بی خبر عصری غمگینم کرد 

از سر کار که بر می گشتم تو مسیر برنامه رادیویی ایرانی اینجارو گوش کردم و جالبه که همه حرفهای بهاری و آهنگهای شاد و با حال و هوای عیدی که داشت هی غصه ریخت تو دلم ،هی غصه ریخت... 

 

میشه دیگه

میدونی هوس چی کردم ؟ 

پاییز باشه ، سرد باشه ،  من پشت چراغ قرمزِ تقاطع عباس آباد - وزرا باشم ، از جنوب به شمال ، پشت چراغِ وزرا  ، به تبلیغ فیلم های سینما آزادی نگاه کنم و هم زمان به آهنگ قشنگی که داره از رادیو پخش میشه گوش بدم.

 بعد آروم آروم تو ماشینی که دوستش دارم برم سمت باشگاهم.  خوشحال از زود جای پارک پیدا کردن ، ماشین رو پارک کنم و یه کم بشینم و  از هوای تاریک و خنک پاییز که عاشقشم و اهنگی که می خوام تا آخر گوشش بدم ، لذت ببرم و بعد برم زنگ باشگاه رو بزنم و ......


دقیقا دیشب یا پریشب بی مقدمه هوس یه همچین چیزی رو کردم !!!!    

تا دو هفته دیگه

امروز دقیقا چهار ماه شد که ماشین رو خریدیم و طفلی فقط نقشِ  مدل داشته تو این چند وقت ! 

بند و بساطهایی که بود و هر کدوم بنا به دلیلی طول کشید ماجرا رو به درازا کشوند ، ماجرای گرفتن گواهینامۀ بدون قید و شرط رو که بشه بی حضورِ ناظر نشست پشت فرمون.  

خلاصه کلا یه چند سالیه روند زندگی من رفته به سمت به درازا کشیدن ، من هم که کوتاه نمیام تا ببینم روی کدوممون کم میشه !!!

چهارشنبۀ پیش رفتم برای امتحان عملی .خیلی کوچولو اظطراب داشتم ولی صد در صد مطمئن بودم که هیچ مشکلی نیست. اینه که برای بعد از ظهرش برنامه هم ریخته بودم که با ماشین کجا برم ، بعد حتی کارت هم نبرده بودم که در صورت رد شدن دوباره ثبت نام کنم تازه برای این هفته هم که ه... امتحان داشت مرخصی رد کردم که خودم ببرمش  ( چون کسی که رو گواهینامه اش زده یه نفر باید ور دلش باشه !! دقیقه ای تنها نشستن پشت فرمون براش غیر قانونیه ) 

خلاصه با این اطمینان بالای صد در صد رفتم ( دوستم باهام اومد ) و وقتی اگزمینر رو دیدم اون یه ذره اظطرابم هم رفت . یه آقای مائوری خیلی مهربون بود .

خلاصه سوار شدیم و من هم با نهایت آرامش رانندگی کردم و تو بیست دقیقه هم برگشتیم و من هم گفتم ببین تو ده دقیقه کمتر( زمان امتحان نیم ساعته )  متقاعد شد که من این کارم !!!

ماشین رو که داشتم خاموش می کردم با شنیدن متاسفم گفتنش فقط یه لحظه خشک شدم از تعجب 

بعد شروع کرد به توضیح دادن 

1- تو هر دفعه که می خواستی بپیچی آیینه بغل رو نگاه می کردی ولی آیینه اصلی رو نه !!!!  ( چرا باید نگاه کنم آخه ؟؟؟؟؟؟ ) 

2- اونجا که کامل ایستادیم به نظرم یه کم طولش دادی برای راه افتادن اون پشت سریت بوق زد !!!!     ( دستش بشکنه )

3-سرعتت هم یه جا رفت بالای حد مجاز ( بله یک بار رفت رو 58  که زود اوردمش پایین ) 


خلاصه ده بار عذر خواهی کرد و نکات قوتم رو هم برام تعریف کرد و برام آرزوی موفقیت کرد 


و این چنین بود که بعد حدود بیست سال رانندگی تو سیستم سوسول بازی اینجا رد شدم