از واقعیتهای نچسب زندگی این است که اغلب آدمها خواستها و نظرات کسانی که ازشان میترسند را دقیق تر ،سریع تر و با دقت بیشتر به جا می آورند تا خواسته ها و نظرات کسانی که شاید دوستشان دارند یا یک رابطه احترام آمیز بینشان برقراراست.
بر هم خوردن آرامش خودشان است که معیار میشود برای آنکه چه کسی را بالای سر بگذراند و حلوا و حلوا کنند و چه کسی را رها کنند به حال خودش تا خودش زخمهایش ،دلخوریهایش و خستگیهایش را بلیسد و آرام آرام التیام پیدا کند.
اگر مطمئن بشوند که ناراحت کردن شما ،بی توجهی به خواسته ها و احساسات شما برایشان گران تمام میشود ،بازی را برده اید!
اگر هم کسی هستید که عادت دارید عصبانیت ها و خستگیهایتان را سر دیگری آوار نکنید و در گوشه خودتان آرام و بی صدا با آنها دست و پنجه نرم کنید ، تا به خودتان بیایید میفهمید که در نظر همه تکه آهنی هستید که نه باید ناراحت بشود و نه باید از کسی انتظاری داشته باشد و نه باید لبخند ار لبش دور بشود .....
و این روح را فرسوده می کند ،خسته می کند ،بی تفاوت می کند، به فنا می برد...
فکر کنم پسورد اینجا یادت رفته
نه خوشبختانه یادم بود
کلاً اینجا رو تعطیل کردید آره؟
ای جانم که من کامنتهای تورو ندیدم