یکی از اقدامات شجاعانه ای که این اواخر انجام دادم روشن کردن تکلیفم با یک دسته از شیرینی جات و دسرهای دوستان کُره ای بود!

توی منو کافه های کره ای و همین طور تو قسمت شیرینی فروشگاهاشون دیده بودم که لوبیا قرمز ( همونی که ما میریزیم توی قرمه سبزی) یک آیتم پر رنگه !!!!

فرض کنید! پیراشکی با طعم لوبیا قرمز و  یا بستنی با تاپینگ لوبیا قرمز 

هیچ جوری نمیتونستم این قضیه رو هضم کنم چون با تصورش فقط طعم قرمه سبزی میومد زیر زبونم که خوب به طبع با بستنی و شیرینی جور نیست. 

ولی اون روزی که رفته بودم کیمچی بخرم دل را زدم به دریا و دو تا پیراشکی با کرم لوبیا قرمز خریدم.

بعد دیدم نه بابا اینقدرها هم وحشتناک نیست اصلا یک جورهایی خوشمزه است.

 البته تا یادِ کاربرد لوبیا قرمز در آشپزی ایرانی میفتادم  یک جورایی انگار باز مزه عوض میشد و آن لذتی که موقع گاز زدنهای بی توجه وجود داشت، کم رنگ ...

 عادتهامون نقش موثری دارند تو تنظیم فیدبکهای ذهنی . یک سری اگر آنگاه هایی رفتند توی ذهنمون نشستند و گاهی غلط غلوط راهنماییمون می کنن و باعث می شوند بی جهت یا چیزی را از خودمون دریغ کنیم و یا برعکس یک سری کارهای بی خود و غیر ضروری را بی فکر انجام بدهیم. 

قبول ندارید ؟ خوب همین چیزی که تعریف کردم یک مثال ساده اش  اقلا ذهنِ دهانمان را باز بگذاریم برای مزه کردن طعم های جدید  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد