همین


به اندازه تمام دنیا دلم گرفته ...


بعد صحبت با ع و اتفاقِ کاری که براش افتاده .بعد صحبت با ر و مادرش و دیدن این همه دور شدن ،دور بودن حسی ، بعد در جریان موقعیت ن قرار گرفتن که اگر سالها قبل کسی پیش بینیش می کرد می گفتیم چی زدی که این تصورات اومده تو ذهنت بس که نمی خوره این وضعیت الانش بهش  ؟  بعد تمام  اتفاقات دیروز...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد