این روزها

از تصور روزهای پیش رو ذوق می کنم

از تصور به آغوش کشیدن عزیزان ذوق می کنم 

از تصور خاطره گفتن و خاطره شنیدن ذوق می کنم 

از تصور بغلهای طولانی و تنگ و گرم ذوق می کنم 

از تصوردیدن کوچه های آشنا ذوق می کنم 

از تصور نشستن تو یه کافه و با یه آشنا ، با کسی که قلبت سالهاست که میشناستش ذوق می کنم 

از تصور شنیدن صداهایی که بلدم ، تو همه جا تو دور و بر ذوق می کنم 

از تصور دیدن نور خونه ها ، از تصور بوی عطر غذای پیچیده تو کوچه ها ذوق می کنم 

از تصور دیدن گربه های ملوس تو کوچه ها ذوق می کنم 

از تصور فشار دادن دست اونایی که دوستشون دارم ذوق می کنم 

از تصور یه زنگ زدن و گفتنِ"منم باز کن " ذوق می کنم 

از تصور لبخندهای بزرگ که بعد این همه مدت بی واسطه  رو صورت عزیزام میبینم ذوق می کنم

از تصور سرمای پاییزی ، روزهای کوتاه با اون حال و هوایی که برام آشناست و دوست داشتنی ذوق می کنم 

از تصور دیدن چهره پاییزی تهرون ذوق می کنم 

از تصور نشستن پای حرف ها و درددلها ذوق می کنم 

از تصور بخاری که از یه  ظرف آش رشته بلند میشه و یا بساط لبو فروشی ،... ذوق می کنم 

از تصور رفتن و پرسه زدن تو کتاب فروشیا ذوق می کنم 

از تصور همه اون کتابهایی که قراره خریده بشن ذوق می کنم 

از تصور باز کردن و دیدن وسایلم بعد این همه مدت ذوق می کنم 

از تصور روزهای پیش رو ذوق می کنم ....... 


نظرات 1 + ارسال نظر
یه دوست شنبه 27 آبان 1396 ساعت 18:55

وااااااای
از خوندن این پست چقدر ذوق زده شدم

چه خوب
از دیدن کامنتهای شما هم ذوق می کنم البته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد