یکی نیست بگه آخه چه کار داری به مردم و گوشواره هاشون!!!

باید اعتراف کنم که من هنوز که هنوزه خیلی خوب دست چپ و راستم رو بلد نیستم و خیلی وقتها یه درنگی لازم دارم برای تشخیص جهت درست !! 

زیاد هم پیش میاد که دارم به کسی آدرس می دم و در حالی که با تمام قوا دست راستم رو گرفتم هوا و دارم به سمت راست اشاره می کنم به طرف می گم باید بپیچی  این طرف ، سمت چپ ! 

دیگه اوضاع وقتی خرابتر میشه که بخوام چپ و راست یکی دیگه رو تشخیص بدم ، همیشه در این جور موارد باید یه شبیه سازی ذهنی بکنم و اول خودم رو تو ذهنم بذارم جای اون بنده خدا ،بعد یه کم دوباره تو ذهنم دستهام رو ببرم بالا و زیر لب بگم این راست بود این چپ بود و ادامه ماجرا ....

حالا با این اوصاف و بعدِ  اون رمزگشایی هم که بنده خدا همکارم در مورد گوشواره سمت چپ و راست و معانیش کرده بود ، یه کنجکاویِ زیرپوستی باعث میشه تا هر وقت یه عنصرِ ذکور با یه گوشواره  که میبینم به صورت ناخوداگاه یه الگوریتم میاد تو ذهنم که اگر راست آنگاه فلان و اگر چپ آنگاه بهمان و بعد شبیه سازی شرح داده شده  رو انجام میدم ، البته معمولا  تا بیام شبیه سازی رو انجام بدم و جهت درست بیاد دستم ، یادم رفته اون تک گوشواره کدوم طرف بوده اصلا و شخص مزبور هم در این فاصله در افق ناپدید شده و نتیجه بررسی من هم  مونده نامعلوم !!!!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد